بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- انتزاع از نزع یعنی جدا شدن مثل برگ را ازدرخت جدا کنید وبه حالت مرگ هم گفته میشود یعنی درحال جداشدن ازدنیا است- فعلا بدانید انتزاع یک کلمه معنایی است- ودرک روحی میخواهد که به ان شناخت میگویم ومتافیزیکی است در فلسفه- که کار روح است نهجسم ولی مقدمات جسمی میخواهد- انسان ازدوقطب متضاد هم روح وجسم به یک هماهنگی بسیارپیشرفته نایل میشود دراروپا میگفتند نمیشود دوقطب متضاد به یک هماهنگی برسد لاجرم روح هم مادی است جنا اقای من دوبیران درثر اعصاب مغزی دردیدن شی اندیشه رابوجود میاورد-چرامیگیویم این برگ درخت نارنج است- تمم برگهای چندین درخت نارنج میکنیم وخصلت رنگ سبز انرا مشخص میکنیم امروزه با دستگاه طیف سنج فرکانس رنگ سبز برگ درخت نارج عدداش مشخص میشود یعنی ان فرکانس را تهیه کنیم برپرده بیاندازیم-رنگ سبز برگ درخت نارنج رانشان میدهد از این طریق است ماهواره های اکتشافی اجسام کرات رامشخص میکنند- اینخصلت برگ سبز در اجزای مختلف ازلحاظ اندزه برگ وشکل برگ وضخامت برگ وغیره میشود اجزای برگ دریک دامنه بدستمیاید که ازفلانمقدارتافلانمقدراست به اینخصوصیات میگویم کهمتعلق به برگ نارنج است به این عمل گفته میشودانتزاع کردن- درمکتب دکارت جسمیت یعنی وجود انسان یعنی روح بعلاوه جسم ولی درمکتب کانت جسمیت یعنی جسمیت بدون روح- جناب درکارت میفرماید در روح نمیشود شک کرد چرا درک متعلق به روح است روح نباشد درکی نیست ولی درجسم میتوان شک کردنه اینکه جسمنیست بلکه انطور که میبینم میتواندنباشد همه فیلسوفان به روح معتقد هستند اکنون قبول کنید که علم وشناخت خصوصیات مادی ندارند- وجسم ثابت نیست ومداوم درتغیر است پس زمانی ومکانی است مداوم از بالقوه به بالفعل تغیر میکند یک مدتی دخترخانم نمیتواند نطفه درست کند واقا پسرهم نمیتواند نطفه درست کندوپس از مدتی ارگانهای مختلفی درپسرها نطفه درست میکند اخیر گفته اند پروستات بزرکتر نطفه درست میکند یعنی ازمواد غذایی که انسان میل میکندارگانهای دربدن انسان ازمواد غذایی نطفه درست میکند پس از ترکیب دو نطفه انسان متولدمیشود چون بالفعل شد-ولی هم اکنون قبول کنید روح خلق الساعه است یک دفعه کامل میشد وکامل شده خلق میشود روح رانمیتوان دید - وفقط افعال انرا میتوان درک کرد زمانی که ان افعال درروح ظاهرشوند چون افعالی هم دارد که درروح ظاهر نمیشود-مثلا فرد درخواب حرکت میکند ولی خوداش انرادرک نمیکند- بهاین عمل روح سباجکتیو میگویند یعنی فاعل حرکت لی بهماده ابژکتیو میگویند یعنی قابل دیدن وحس کردن وظاهرشدن هستند فردی انگور در اب حوض گذاشته است سن بالا است مثل ماشینی که سالم است ولی باطری ضعیف خاموش وروشن میشود سلولهایمغزی قدرت اش کم شده است ولی روح درحدی که رشدکرده است هست یک وانت میوه فروشی میاید زنگ میزند انگور میخواهید یک دفعه ایشانمتوجه میشودکه انگور درحوض است بحثمفصل دارد که روح تاحدی توسط قانون تداعی کار میکند بوعلی سینا بیان کردند هر روحی ظرفیتی دارد ظرفیت زیادنمیشود پساز مدتی ان روح ازبدن کناره میکند ویک روح دیگر که ظرفیت بیشتر دارد وارد بدن میشود ولی اطلاعات روح قبلی به ان منتقل میشودجناب ملا صدر این تئوری راقبول نکرد چون روح رافرد درقران یکی میداند میفرماید خداوندمنان میتواند ظرفیت روح راکم ویا زیادکند علامه محمدتقی جعفری رحمت االله علیهمیفرماید روح مانند گل ازغنچه به بازشدن سیر میکند ومیفرماید حدیندارد ومیزان رشدان بستگی به خداوندمنان دارد- زیرا افراد دربهشت درجات دارند ولی هردرجه تابینهایت میتواند رشدکند ولی نوع رشد فرق دارد-ادامه دارد